
"در حیرتم هنوز که آیا چگونه بود
آن روزها که مرد و ترا جاودانه برد"
نادر نادرپور
بیش از یک سال از زمانی که شهلا ما را ترک کرد میگذرد. هنوز نمیدانم چطور میتوان غم سنگین این دوری را وصف کرد. اما وقتی به این فکر میکنم که شهلا در عمر پر ثمرش با گامهایی استوار، در مسیری که آگاهانه انتخاب کرده بود رسالتش را به نیکی انجام داد و از مسیری که طی کرد (با وجود تمام فراز و نشیبش) رضایت داشت، قلبم کمی آرام میگیرد.
شهلا در فرهنگ این سرزمین کهن و پهناور، بذری کاشت که ماحصل آن انتشار صدها جلد کتاب و پرورش و معرفی دهها نویسندهی جوان و مستعد بوده است. بانوی اردیبهشت ما، در مقام باغبانی دقیق و مهربان و دلسوز، بیوقفه از نهال جوانش نگاهبانی کرد و در گذر سالها این درخت تنومند در محیط دوستانهی دفتر به بار نشست. سختکوشی او در این راه، همیشه برایم ستودنی است.
بر همهی ما روشن است در زمانهای زندگی میکنیم که کتاب به ناچار از سفرهی فرهنگیمان حذف شده و غمبار است میشنویم کتاب هم به لیست بلندبالای کالاهای لوکس اضافه شده است. و حالا در این دوران وانفسا که مشکل مردم نان چند ده هزار تومانی است، چه کسی میتواند بیدغدغه سراغ کتاب چند صد هزار تومانی برود؟! اما با تمام وجود باور دارم که حتی اگر نور در هزارتویی از ابهام و تاریکی گم شده باشد، باز هم مسیرش را پیدا میکند و مقتدرانه بر دانایی میتابد.
سخن کوتاه میکنم. خانواده از من خواسته مسئولیتی را که شهلا چندین دهه به تنهایی بر دوش کشیده بود، زمین نگذارم. من در این ایام سخت که از یکسو اندوه فقدان خواهرم را در دل دارم و از سویی دیگر نظارهگر وضعیت پر ابهام جامعه هستم، با نگاه به مسیر و شیوهای که او در پیش گرفته بود، قدم در راه گذاشتم و این مسئولیت را پذیرفتم.
از دوستان و همراهان روشنگران دست یاری میطلبم تا در این مسیر پر پیچ و خم، مثل همیشه همراه روشنگران باشند. ما با جان و دل پذیرای شنیدن هرگونه انتقاد و پیشنهاد هستیم.
شهلا جان، چراغی که تو در مسیر تاریخ و فرهنگ این دیار کهن و بااصالت روشن کردی، در دستانمان گرفتیم تا راه روشنیها ادامه پیدا کند و روشنایی در این گنبد دوار به یادگار بماند.
نامت نامی. تولدت مبارک
برادرت فریور لاهیجی
درح خبر : 1404-02-03 11:51
بازدید : 694